قفل و کلید اصفهان 09131055395
بديهیست که هر بنا در پايان کار ساختمان، نياز به درب و قفل ایمن و مستحکم دارد. شايد کهنترين مدارک و نمونههاى درب و قفل ایمن در معمارى ايران را بتوان در نقش قلعههاى مادى در آثار دور شاروقين يافت، که در همهٔ آنها دروازههايى با قفل های نفوذ ناپذیر فلزی قرار دارد که داراى دولته است که به احتمال زياد از فلز برنج و آهن ساخته و روى آن آهنکوب مىشده است.
بر روى جامهاى ساسانى نقش چند بنا که بعضى از آنها به معبد و بعضى ديگر به دژ مىماند نظير دروازههاى مادى را مىبينيم که افرادی مسئول کلید داری دربهای قلعه می باشند. با اين تفاوت که قفلهاى آن تبديل به مستطيل شده و هلالى و نالى بالاى آن با نقش خورشيد پر شده است. اين نوع قفلهای فلزی در کليهٔ ادوار معمارى ايرانى تقريباً معمول بوده است. چنانکه هنوز هم هلالى بالاى درب و قفل ایمن را خورشيدى مىگويند. از دورهٔ هخامنشيان و ساسانيان، درب و قفل ایمناى باقى نمانده است، تنها چيزى که مىدانيم اين است که شاهان هخامنشى علاوه بر چوب سرو و کاج که براى پوشش مناسب بوده، فلز های سخت ديگرى را از راههاى دور برای ساخت و نصب قفلهای درب های ورودی مىآوردهاند که به احتمال قوى به مصرف درب و قفل ایمن مىرسيده است. حتى زر و سيم، عاج و مصالح تزئينى ديگر هم در آرايش درب و قفل های ایمن و پیچیده مصرف زياد داشته است.
در دروازهٔ تختجمشيد هنوز جاى پاشنه و پاشنه گرد درها که در سنگ فرو رفته پيداست و نشان مىدهد که اين دروازهها درهاى سنگين دولته و شايد قفل های آهنين و زرکوب و سيمکوب داشتهاند. از مقايسهٔ قفل های درب کاخهاى ساسانى و صفوى با آثار تختجمشيد و با توجه به اينکه تقليد از بزرگان گذشته امرى اجتنابناپذير بود. تقريباً مطمئن مىشويم که کاخهاى هخامنشى در بالاى درها و حتى روى بامها، روزنها و جامخانهها قفل هایی برای محافظت از دارایی و اندوخته ها و اسناد خود داشته است.
از روزگاران کهن معماران ايرانى تلاش مىکردهاند که درگاهها (بهخصوص درها) را به صورت مستطيل ساده در آورند، تا باز و بسته شدن در را آسان کند و ميان در و روزن بالاى آن کلاف چوبى مىنهادند و از زنجیر های فلزی به همراه قفل و کلیدهای دندانه دار برای بستن درب استفاده می کردند. کلافکشى در کمرکش ساختمان بهخصوص در کشورى که زلزلهخيز است، کارى بسيار منطقى و لازم بوده است.
در بناهاى عهد اسلامى در ايران هرجا در و دروازه ديده مىشود با کلاف چوبى بهصورت مستطيل ساده درآمده مگر در چند مورد و مىتوان گفت که چوب در معمارى ايران تنها کار کششى داشته است که البته نقش قفل های دو بخشی و یا سه تکه بسیار قوی و ایمن را نباید نادیده گرفت. کهنترين قفل درى که تا چند سال پيش، از آثار آغاز اسلام ايران بهجاى مانده بود، در دروازه مهريز (معريجرد) يزد بوده. اين قفل درب با سه قفل فلزی درب ديگر به امر سرهنگان ابوجعفر کاکويه براى چهار دروازهٔ يزد توسط يک هنرمند آهنگر اصفهانى ساخته شده بود.
از سدههاى ميانه هجرى نمونههاى زيبا و متعددى از درب و قفل ایمنهاى چوبى و فولادى وجود دارد که اغلب آنها زينتبخش موزههاى جهان هستند. در ميان آنها در بقعهٔ سيد ابوجعفر ابيض واقع در چابکسر، که در قرن نهم بدست درودگرى تهيجانى ساخته شده، از نظر تناسب بىنظير است. در خانهها و باغها علاوه بر درهاى دولته، در يک لته که با قفل ساده و زنجیر نیم متری دو طرفه نيز زياد بهچشم خورده است.
در دروازهها و قلعهها از جمله همان چهار در کهن يزد يک لته بوده است. درهاى ورودى اتاقها و بقعهها و درب و قفل ایمنهاى مشبک، اغلب دولتهٔ متقارن بوده و سعى مىشده است که لتهها زياد پهن نباشند، تا موقع باز شدن فضاى اتاق را اشغال نکنند، و اغلب رويه بيرون باز مىشدهاند. به استثناى درهاى ورودى که رو به درون باز مىشدهاند و همین مساله باعث استفاده راحت تر از قفل های درب حیاطی فلزی نیمه سنگین بر روی دربها شده بود.
نمونههاى مختلف قفل های درب و قفل ایمن، چه آنها که اصل آن موجود است و چه آنهايى که از ميان رفته و تنها مىتوان از روى نقاشىها و حکاکىها بهشکل و طرح آنها پى برد، از روزگار کهن تا پيش از اينکه معمارى ايران تحت تأثير معمارى غرب قرار گيرد - تقريباً - يک شکل و هيئت داشته و به اصطلاح امروز استاندار بوده است و علاوه بر این دندانه های کلید ها به گونه ای ساخته می شد که به راحتی قابل جعل کردن و ساخت مجدد نبود.
درها و پنجرههاى دولته در هر طرف به سه قسمت تقسيم مىشده است، در بالا و پايين قابى چهارگوش و در ميان قابى مستطيل و عموى قرار داشت و در بوسيلهٔ يک پاشنه، در چوب يا سنگ يا آجرى که در پشت چارچوب قرار داشته (پاشنهگرد) و شاخى که از کلاغپر (چوبى که در بالاى چارچوب قرار داشته) مىگذاشته است، ميگشته و به ديوار تکيه مىداده است. چارچوب داراى آستانهاى بلند بوده و در پشت لتههاى در کار گذاشته مىشده؛ گاهى پاشنهگردها و کلاغپرها نيز بدان چسبيده و پيوسته بوده است. قابها در درهاى ورود، گاه با خاتم و منبتکارى و گاه با نقاشى و رسم سادهيش مىشده و درب و قفل ایمنها مشبک بوده است.